برای اینکه نیاز مشتریتان را بهتر بشناسید اول از خودتان بپرسید:
وقتی یک مشتری خودروی ولوو می خرد در حقیقت امنیت را میخرد. با خرید محصولی از برند ورساچه، افسونگری و اعیانی بودن را می خرد. از خودتان بپرسید نیاز احساسی مشتری من چیست؟ همین احساس را در متن تبلیغتان استفاده کنید.
شما به عنوان مشتری، برای خرید محصول مورد نیازتان، چه فاکتورهایی را مد نظر قرار میدهید؟ درباره مارکاش صحبت نمیکنم، موضوع خودِ جنس است. اجازه بدهید مثالی بزنم؛ آسیاب قهوهایی میزانِ آسیابش قابل تنظیم است. اگر قهوهخور باشید میدانید که پودر قهوهی اسپرسو، کمتر از پودر قهوهترک آسیاب میشود. صبح میخواهید اسپرسو بخورید و بعد از ظهر، قهوهترک. پس به آسیابی که گفتیم نیاز دارید؛ حتی اگر تولید نشده باشد. بازاریابهای آن کارخانه به این توجه داشتهاند که قهوهخورهای حرفهای، دانه قهوه را قبل از دم کردن خرد میکنند. اینکه در این حد به نیاز مشتری توجه کردهاند نشان میدهد قبل از تولید محصول درباره نیاز مشتری تحقیق کردهاند.
تا اینجا نیاز مشتری برآورده شده است. اما همانطور که گفتم مشتری خواستههایی هم دارد. بیایید خواستههایش را هم ببینیم.
گفتیم که کلمهی بازاریابی، از در و دیوار میریزد. این کلمه، عمدتا در معانی غلطی استفاده میشود. برای مثال در زادگاه من، بازاریاب به معنای فروشندهی حضوری است. چند نمونه جنس را با خود برمیدارد، در کوچه و خیابان راه میافتد و به هرکس که بتواند، میفروشد. پورسانتش هم محفوظ است؛ به ازای فروش، درصدی پورسانت برایش در نظر گرفته میشود. عدهای دیگر به تلفن همراه یا منزل مردم زنگ میزنند و درباره محصولشان حرف میزنند. متاسفانه این روند هنوز هم ادامه دارد؛ بسیاری از افراد بازاریابی را فروش کالا میدانند.
وقتی بدانید مشتریانتان چه کسانیاند، بهتر میتوانید از زمانتان استفاده کنید و انرژی و منابعتان را دقیقا برای همان افراد مصرف میکنید؛ حتی محتوای تبلیغاتتان را بر اساس مشتری مینویسید. شناخت مشتری به خصوص برای کسب و کارهای یک نفره واجب است، چون زمان و منابع کمتری دارد و در این حالت بهتر میتواند آنها را مدیریت کند، و هر چه بهتر و سریعتر مشتری را بشناسد رابطه بهتری با او برقرار میکند. مسئله مهم دیگر در شناخت مشتری جامعه آماری مشتریان است. اگر مشتریان شما زنهای 20 تا 30 ساله هستند نمیتوانید از تبلیغی با عکس مردی مسن استفاده کنید. تصویری که نمایانگر آرزوهای مشتری شماست باید استفاده شود.
شما برای راهاندازی کسب و کارتان اطلاعات زیادی جمعآوری کردهاید. احتمالا اگر کسی درباره کسب و کارتان سوالی بپرسد، به راحتی بتوانید ریز به ریز مشکلش را برایش توضیح دهید. اما این علم به دانشِ تخصصیتان نمایانگر علم به خواستههای مشتریتان نیست. فراموش نکنید هیچ دو مشتری مثل هم تصمیم نمیگیرند. مشتریها در گذر زمان با تحقیقهای شما شناخته میشود. چیزی که شما را به خرید کالایی وادار میکند ممکن است دوستتان را ترغیب نکند.
CRM چیست؟
هر واحد تجاری جهت تقویت ثبات خود در بازار، بر روابط بلندمدت با مشتریان تأکید دارد. در حال حاضر انتظارات مشتری نه تنها محدود به دریافت بهترین محصولات و خدمات است، بلکه آنها نیاز به یک تجارت چهرهبهچهره دارند که در آن خواستار پاسخگویی به تقاضای خود در سریعترین زمان ممکن هستند. لطفا از این وبسایت بازدید کنید تا اطلاعات بیشتری کسب کنید:
مدیریت ارتباط با مشتری یک مفهوم یا استراتژی دقیق برای تقویت روابط با مشتریان و در عین حال کاهش هزینه و افزایش بهرهوری و سودآوری در تجارت است. یک سیستم CRM ایدهآل، مجموعهای متمرکز از تمام منابع داده یک سازمان است و یک دیدگاه اتمیستی (جزئی) زمان واقعی از اطلاعات مشتری را فراهم میکند. یک سیستم CRM، گسترده و قابل توجه است اما میتواند برای تجارتهای کوچک و همچنین شرکتهای بزرگ بهعنوان هدف اصلی برای کمک به مشتریان، کارآمد باشد.
معمولاً یک سازمان شامل بخشهای مختلفی است که عمدتاً بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به اطلاعات مشتری دسترسی دارند. یک سیستم CRM این اطلاعات را بهطور مرکزی جمعآوری میکند، آن را بررسی میکند و سپس آن را در همه بخشها در دسترس قرار میدهد.
بهعنوان مثال یک سیستم مرکزی تماس بینالمللی که از یک ابزار CRM به نام xyz» استفاده میکند، با یک تلفن و یک سیستم رایانهای یا لپتاپ ادغام شده است. درحال حاضر این سیستم بهطور خودکار تماس مشتری را تشخیص میدهد. قبل از پاسخگویی به تلفن، سیستم CRM اطلاعات مشتری را بر روی صفحه رایانه یا لپتاپ نشان میدهد و همچنین فرصتهای تجاری ممکن را برای آن مشتری خاص، خریدها یا سفارشهای قبلی مشتری و احتمال خرید وی در آینده را نیز به نمایش میگذارد. علاوه بر همه این موارد، محصولات مناسب برای مشتری را نیز نشان میدهد. برای بخش مالی ممکن است اطلاعات مربوط به موجودی فعلی را نشان دهد و برای بخش حسابداری اطلاعاتی را درباره خریدهای اخیر توسط مشتری منتشر میکند. تمامی این دادهها در پایگاه داده CRM ذخیره میشوند و در صورت نیاز، در دسترس هستند.
با توجه به این مثال، سیستم CRM یک پلتفرم تعریف شده مناسب را برای همه واحدهای تجاری جهت تعامل با مشتریان خود فراهم میکند و تمام نیازها و خواستههای آنها را برای ایجاد ارتباط بلندمدت بهصورت مؤثر فراهم میکند.
این نوع ارتباط با مشتریان پیچیده است و مدیریت آن آسان نیست و به چگونگی اجرا یا یکپارچگی سیستم CRM بهطور سیستماتیک و انعطافپذیر بستگی دارد. اما در هنگام اجرا، به بهترین نحو در برخورد با مشتریان عمل میکند. به نوبه خود، رضایت و وفاداری مشتری باعث پیوند بهتر با تأمینکننده و در نتیجه افزایش تجارت میشود.
سیستم CRM نه تنها برای برخورد با مشتریان موجود بلکه برای دستیابی به مشتریان جدید نیز مفید است. این فرآیند با شناسایی یک مشتری و حفظ تمام جزئیات مربوط به سیستم CRM آغاز میشود که فرصت تجارت» نیز نامیده میشود. سپس نمایندگان فروش با پیگیری دقیق مشتریها و انعقاد معامله، تلاش میکنند تا تجارت را با مشتریها آغاز کنند.
استراتژیهای مدیریت ارتباط با مشتری چشمانداز جدیدی به تمام تأمینکنندگان و مشتریان داده است تا تجارت را تحت روابط قابل پیشبینی، با برآورده ساختن نیازهای متقابل خرید و فروش حفظ کنند. برای اطلاعات بیشتر لطفا از این سایت بازدید کنید: Oracle - What is CRM
همیشه کسب و کار و رقابت در کنار یکدیگر شکل گرفته و پیش می روند. موفقیت در کسب و کار حاصل ارائه ی خدمات و محصولاتی بهتر نسبت به رقباست. منطقی ترین و رایج ترین روش برای پیروزی در این رقابت کشف و تجزیه و تحلیل مزیت رقابتی می باشد. در دنیای دیجیتال امروز، مزیت رقابتی آنلاین جزئی جدایی ناپذیر از کسب و کار محسوب می شود. تحلیل رقیب به صورت سنتی به صورت سالانه و با تمرکز بر قیمت گذاری، اهداف، استراتژی ها، نقاط قوت و ضعف، و کمپانی رقیب انجام می گیرد. یک بازاریاب آنلاین احتمالا به شما خواهد گفت که نتیجه ی این تحلیل سنتی چندان ثمربخش نیست. و دلیل آن مشخصاً درنظر نگرفتن فعالیت و مزیت رقابتی آنلاین رقباست. برای اطلاعات بیشتر، لطفا به این وب سایت مراجعه کنید.
در باب اهمیت فضای مجازی باید گفت: حدود ۹۷% مشتریان از ابزارهای آنلاین برای جستجوی محصولات و خدمات استفاده می کنند. خریدارن معتقدند جمع آوری اطلاعات به صورت آنلاین سه برابر صحبت با واحد فروش برای آنها ارجحیت دارد. و در آخر، هفتاد الی نود درصد فرایند خرید پیش از تماس با بخش فروش شرکت شما تکمیل شده است. مهترین سوالی که در این زمینه مطرح می گردد عبارتست از اینکه، چگونه باید مزیت رقابتی آنلاین را کشف و تحلیل کرد؟
رقبای برتر آنلاین خود را شناسایی کنید
رقبایی را که با کلیدواژه های اصلی مربوط به محصول شما در صفحه ی اول گوگل نمایش داده می شوند بیابید. چرا فقط گوگل؟ چون ۸۵% ترافیک جستجو از طریق این موتور جستجو انجام می شود. سپس وب سایت آنها را با وب سایت خود مقایسه کنید. مسلماً پیشی گرفتن از سایتی ۱۵۰ صفحه ای با استفاده از سایتی ۳۰ صفحه ای تقریبا غیرممکن است.
توانایی خود برای جذب خریداران ایده آل را ارزیابی کنید
کسی که به سایت شما مراجعه می کند با هدف حل مشکل یا به دست آوردن اطلاعاتی، شما (و رقبایتان) را پیدا می کند. باید مطمئن باشید که سایت شما برتری لازم برای انتخاب شدن توسط بازدیدکننده را دارد.
دو فاکتور مهم برای تحلیل مزیت رقابتی آنلاین سایت رقیبتان وجود دارد:
توانایی خود برای تبدیل بازدیدکنندگان وب سایت به سرنخ فروش را ارزیابی کنید
حدود ۹۶% بازدیدکنندگان وب سایتتان آماده ی خرید نیستند. آنها به دنبال اطلاعاتی کارامد در رابطه با موضوع مورد جستجو به سایت شما رسیده اند. باید رقبای خود را بررسی کرده و ببینید از چه ابزاری برای تبدیل بازدیدکننده به سرنخ فروش استفاده می کنند.
فروشگاه آنلاین
اگر تمام چیزی که در وب سایت شما برای این فرایند تبدیل یافت می شود یک صفحه ی ارتباط با ما”ی خشک و خالی ست، در این زمینه به شدت دچار کمبود مزیت رقابتی آنلاین هستید! جبران این کمبود چند گام دارد:
به صورت کلی باید توجه بسیار زیادی به مزیت رقابتی آنلاین معطوف داشت. کمپانی هایی که بیش از ۱۵ مقاله در ماه در بلاگ خود می گذارند پنج برابر وب سایت های بدون مقاله ترافیک دارند. حتی اگر زمان انتشار بیش از ۱۵ پست در ماه را ندارید هم بهتر است بدانید که کمپانی هایی که ۱-۲ مقاله در ماه منتشر می کنند تا ۷۰% بیشتر سرنخ فروش دارند. نقش صفحات فروش نیز کمرنگ نیست. کمپانی هایی با بیش از ۳۰ صفحه ی فرود ۷ برابر انهایی که کمتر از ۱۰ صفحه ی فرود دارند به سرنخ فروش می رسند.
درباره این سایت